قهرمان محله | رهبر معظم انقلاب به این فعال اجتماعی چه لقبی دادند؟ | حامی ۳۵خیریه و صندوق قرضالحسنه
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۹۲۴۰۲
همشهری آنلاین- علی شاملو: گرچه وجه برجستهای از زندگی محمدرضا اعتمادیان به سیاست اختصاص داشته اما عضویت در بیش از ۵ صندوق قرضالحسنه و ۳۰ مؤسسه خیریه، عضویت در هیئت امنای دانشگاه امام صادق(ع) و صندوق قرضالحسنه بیمارستان محب از او فردی فعال در حوزه اجتماعی ساخته است؛ ویژگیای که حتی در زمان فعالیت در سمت ریاست سازمان اوقاف هم نمایان بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
چه شد در راهاندازی دانشگاه امام صادق(ع) مشارکت کردید و بهعنوان یکی از اعضای هیئت امنای این دانشگاه به فعالیت پرداختید؟
من در خانوادهای مذهبی به دنیا آمدم که پدرم مایل بود تحصیلات حوزوی داشته باشم اما مادرم تمایل داشت تحصیلاتم در زمینه علوم جدید باشد. این دو نوع تحصیلات در گذشته برخلاف امروز مسیر کاملاً جداگانهای داشتند؛ در حوزه علمیه راه خدا، پیغمبر و قرآن در پیش گرفته میشد اما در علوم جدید و مدارس معمولی تقریباً خبری از این موضوعات نبود. این موضوع برای من همیشه مسئله بود و وقتی قرار شد دانشگاه امام صادق(ع) با هدف نزدیکی این ۲ نوع علوم تأسیس شود من هم ابراز تمایل کردم که در راهاندازی آن نقشی داشته باشم.
خودتان در کشاکش میان تحصیل در علوم دینی و جدید کدام را برگزیدید؟
بعد از اینکه تحصیلاتم را در مدرسه اسلامی آغاز کردم، پس از مدت کوتاهی برای تحصیل در علوم جدید به مدرسه رفتم و مدیر آنجا که نامش آقای بشارت بود از من امتحان گرفت و بهجای اینکه مرا در کلاس اول ثبتنام کند به کلاس دوم فرستاد. یک سال آنجا درس خواندم و چون پدرم موافق نبود، دوباره به مدرسه علوم دینی برگشتم. یکی دو سال درس خواندم و بدون آنکه کلاسهای چهارم و پنجم را بگذرانم رفتم کلاس ششم. بعد از کلاس ششم وارد دبیرستان اسلام در یزد شدم و بعد از گرفتن دیپلم به دلایلی نتوانستم ادامه تحصیل دهم.
چرا تحصیلاتتان را بعد از دیپلم ادامه ندادید؟
من به ادامه تحصیل علاقهمند بودم ولی وضع مالی پدرم و خانواده خوب نبود. پدرم در کار پارچهبافی بود و وضع مالی خوبی نداشت. وضع پارچه آن زمان خوب نبود. چون به تحصیلات عالیه علاقه داشتم بعدها که در وزارتخانهها و سازمانهایی که مشغول به کار بودم دورههای دانشگاهی برای کارمندان و کارکنان برگزار کردند، شرکت کردم و مدارکی در پایان هر یک از این دورهها در زمینه حسابداری، اقتصاد و مدیریت کسب کردم.
وضعیت بد اقتصادی خانواده شما را بر این داشت تا بر خلاف میل طبیعی قید تحصیل را بزنید و وارد بازار کار شوید؟
از دبیرستان به بعد پدرم گفت که باید هرکس خرج تحصیل و زندگی خودش را در بیاورد. این بود که من از دبیرستان به بعد رفتم دنبال تحصیلات متفرقه. من به کار علاقه زیادی داشتم. پدرم مرا در یزد در یک مطب دندانسازی مشغول به کار کرد. من هم به دندانسازی خیلی علاقه داشتم و صاحب کارم هم از من رضایت داشت. آن زمان دندانسازها پزشک نبودند. مثل چشمپزشکها که پزشک نبودند. هرکس برای درمان چشمش پیش عینکساز میرفت و برای دندان هم نزد دندانساز. یک روز خانمی که همه دندانهایش خراب بود پیش ما آمد و ما باید همه دندانهایش را میکشیدیم و به جای آن دندان مصنوعی میگذاشتیم. دندانساز به من گفت دندانهایش را بکش. من هم ۶ تا از دندانهایش را کشیدم. استاد دندانساز وقتی آمد و دید که من ۶ تا از دندانهای آن خانم را کشیدم به من گفت چهکار کردی اعتمادیان؟ گفتم دندانهایش را کشیدم. گفت من گفتم ۲ تا را بکش، نه ۶ تا را. گفتم آن دندانهای خراب دیگر را باید روزهای بعد میکشیدیم و من زودتر کشیدم. بعد از این بود که استاد دندانساز مرا اخراج کرد.
در دوراهی ورود به بازار کار و ادامه تحصیل شما به ناچار اولی را برگزیدید و البته در آن هم موفق بودید و حتی بعدها در تأسیس دانشگاه و مرکزی علمی فعالیت مؤثری انجام دادید. اگر اکنون از شما بپرسند علم بهتر است یا ثروت کدامیک را انتخاب میکنید؟
پاسخ به این سؤال کار مشکلی است اما به نظر من هر ۲ اینها مهم و لازم است. به هرحال من به دلیل مشکلات اقتصادی نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. این نشان میدهد وضعیت مالی در کسب علم بیتأثیر نیست. من به همین دلیل که معتقد بودم ثروت در کسب علم مؤثر است، علاقهمند بودم در راهاندازی دانشگاه امام صادق(ع) نقش داشته باشم.
چگونه با همسرتان آشنا شدید و ازدواج کردید؟
من ۲۱سال داشتم که به اصرار خانواده ازدواج کردم. پدر و مادرم معتقد بودند که یک جوان باید سریعتر ازدواج کند و خوب نیست عزب بماند. به همین دلیل در سال ۱۳۳۸ ازدواج کردم. مادرم از میان افراد فامیل دختر دایی خودش را برای من برگزید و به خواستگاری رفتیم.
زندگیتان را در کدام محله تهران آغاز کردید؟
خیابان ۱۷ شهریور، میدان شهدا، نزدیک میدان امام حسین(ع).
خانهای که در آن ساکن بودید به خودتان تعلق داشت یا آن را اجاره کرده بودید؟
خانه نداشتم و خانهای هم اجاره نکردیم. به دلیل آنکه پول نداشتم در منزل یکی از باجناقهایم در یک اتاق ساکن شدیم. در این خانه ۳ خانوار زندگی میکردند. یکی باجناقم بود، یکی من بودم و دیگری پسرخالهام.
خرج عروسیتان چقدر شد؟
آن زمان بر عکس امروز، در برگزاری کم هزینه این نوع مراسم مسابقه بود. برای همین ما عروسی مختصری گرفتیم. من این روش را برای دخترها و پسرهایم هم در پیش گرفتم. برای هیچکدام از بچههایم تالار عروسی نگرفتم. همه آنها در خانه عروس و داماد شدند. دخترهایم در منزل من و پسرهایم در منزل پدر خانمشان. من همیشه توصیه میکنم عروسی و ازدواج باید مختصر و راحت و از هرگونه تشریفاتی به دور باشد.
در زمان ازدواج شغلتان چه بود؟
در شرکت چای گلستان کار میکردم و مسئولیت امور مالی آن را برعهده داشتم. من روز اول کارم را در شرکت چای گلستان شروع کردم و تا سال ۱۳۴۹ در همین شرکت مشغول بودم. بعد از آن هم در سالهای ۵۱، ۵۲ یک شرکت چای را با شوهر خواهرهایم تأسیس کردیم. این شرکت را با ۵۰ هزار تومان راهاندازی کردیم و تا پیش از پیروزی انقلاب هم آن را داشتیم.
چه شد به اوقاف رفتید و ریاست آن را برعهده گرفتید؟
من قبل از پیروزی انقلاب هیچ سمت دولتی نداشتم یعنی نمیخواستم داشته باشم. بعد از پیروزی انقلاب، در زمان شهید رجایی، به من پست ریاست سازمان اوقاف پیشنهاد شد که قبول نکردم و گفتم بهتر از من دیگران هستند. ولی بعد از اینکه شهید بهشتی اصرار کرد این سمت را قبول کردم و در دولتهای بعدی هم در این سمت ابقا شدم.
دلیل انتخاب شما به ریاست اوقاف فعالیت در امور خیریه بود؟
قبل از پیروزی انقلاب بود که با صندوق قرضالحسنه جاوید آشنا شدم و از آن زمان در امور خیریه فعالیت میکنم. این صندوق به افراد بیبضاعت در ازدواج و تهیه جهیزیه کمک میکرد. بعد از پیروزی انقلاب هم نخستین کارم را با صندوق حمایت از بیماران جذامی آغاز کردم. در حال حاضر هم ۵ صندوق زیر نظر من فعالیت میکنند و بحمدالله همه آنها هم موفق هستند. در دانشگاه امام صادق(ع) نیز من یک صندوق قرضالحسنه راهاندازی کردم که به دانشجویان، استادان و کارکنان وام میدهد. بخشی از پول این صندوق را مرحوم آیتالله مهدوی کنی تامین میکردند. در مسجد امام علی(ع) پونک هم صندوقی راهاندازی کردهایم که به اهالی نیازمند وام میدهیم.
پیش آمده بعد از اینکه به کسی کمک کردید او را ملاقات کنید؟
دوست ندارم در این امور سروصدا داشته باشم. من تا زمانی که فردی نیاز مالی داشته باشد به او کمک میکنم. بعد از آن هم با آنها ارتباط خاصی ندارم. اما گاهی اوقات که به مشهد و حرم امام رضا(ع) میروم فردی آمده و از من تشکر کرده که مثلاً او را خانهدار کردهام.
از این مؤسسهها حقوق هم دریافت میکنید؟
خیر. حتی یک بار هم که آستان قدس مبلغی برایم فرستاد، رویم نشد آن را بردارم و پول را برگرداندم.
________________________________________________________
*منتشر شده در همشهری محله منطقه ۵ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۸/۱۹
پینوشت:حاج محمدرضا اعتمادیان سرانجام بعد از عمری تلاش و کوشش در راه انقلاب اسلامی و خدمت خالصانه به مردم و محرومان و نیازمندان، در ۲۶ دی ۱۳۹۷ش، در هشتاد سالگی دارفانی را وداع گفت و به دیار باقی شتافت. پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب حضرت آیتالله خامنهای (حفظه الله):
«درگذشت مرحوم مغفور حاج محمدرضا اعتمادیان رحمت الله علیه را که از اخیار و اعضای مؤثر جامعة الامام الصادق(ع) بودند، به خانواده گرامی و فرزندان و برادران محترم ایشان تسلیت میگویم و رحمت و غفران الهی را برای آن مرحوم مسئلت میکنم.
کد خبر 772164 برچسبها تهران خیریهمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: تهران خیریه دانشگاه امام صادق ع پیروزی انقلاب صندوق قرض الحسنه دندان هایش ادامه تحصیل داشته باشم راه اندازی آن زمان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۲۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قدردانی مسئول دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی در قم از اجرای طرح نور
حجت الاسلام و المسلمین محمود محمدی عراقی در جمع کارکنان فرماندهی انتظامی استان قم حضور یافت و با اهدای گل به کارکنان این فرماندهی حمایت و قدردانی خود را از اقدام پلیس در اجرای طرح نور عفاف و حجاب اعلام کرد.
وی در این مراسم با ابلاغ سلام رهبر معظم انقلاب اسلامی به کارکنان فرماندهی انتظامی استان، لباس پلیس را لباس امنیت و آرامش دانست و گفت: حفظ امنیت در ابعاد مختلف در صدر وظایف و مسئولیتهای نظامی اسلامی است و پلیس یکی از بازوان تأمین این هدف است.
مسئول دفتر رهبر معظم انقلاب اسلامی در قم ورود پلیس به موضوع عفاف و حجاب را در راستای حفظ امنیت مردم به ویژه بانوان ارزیابی کرد و گفت: فراجا با توجه به مأموریت ذاتی خود طرح نور عفاف و حجاب را اجرایی کرده است.
حجت الاسلام و المسلمین محمدی عراقی عفاف و حجاب را مسئولیتی همگانی دانست و با اشاره به برنامههای دشمنان برای ضربه زدن به مبانی اعتقادی مردم از طریق ترویج بی حجابی گفت: یکی از وظایف مهم فرماندهی انتظامی این است که جریانهای انحرافی و خطرناک این حوزه را با کار هوشمندانه اطلاعاتی و امنیتی، شناسایی کند.
باشگاه خبرنگاران جوان قم قم